سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 12673 | بازدیدهای امروز: 17| بازدیدهای دیروز: 1
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
مطالب قبلی
اشتراک
 
یاهو

 

راز سعادتمندی  و درد دلی با محبوب

«کسى که نمى‏داند از کجا آمده است و به کجا مى‏رود و آن هدف والاى زندگى‏اش که مى‏باید خود را براى وصول به آن به تکاپو بیندازد، نمی شناسد، مُنکر خویشتن است».

افلاطون در این جمله ، «خویشتن انسان» را مساوى با «هدف انسان از حیات» مى‏داند و غفلت از هدف را انکار خویشتن مى‏داند .

آیا هدف زندگی برای ما روشن است ؟ برای برنده شدن در مسابقه زندگی باید هدف مشخص باشد، میدانید چرا؟

فرض کنید یک هواپیما  در آسمان در حال پرواز است، آیا خلبان بدون قطب نما میتواند مسیر را تشخیص دهد ؟ هواپیما سالم است ،اما قطب نما مشکل دارد، آیا این هواپیما به مقصد میرسد ؟ قطب‏نماى کوچک، اصلاً به‏چشم نمى‏آید؛ امّا نقش بسیار حساسى براى یک پرواز سالم به‏عهده دارد و موجب حرکت هواپیما در مسیر صحیح مى‏شود و در صورت انحرافات جزئى، به‏راحتى مسیر جریان را نشان مى‏دهد. اهداف نیز در رسیدن به موفقیت، از جهاتى شبیه قطب‏نماى هواپیما هستند.

آیا شما هدفتان در زندگی روشن و مشخص است ؟

در تحقیقى7 مشخص شده است که بیش از هفده درصد از مردم، هدف‏گذارى نمى‏کنند. همچنین معلوم گشته که سى‏درصد از مردم، بى‏تفاوت‏اند و هیچ هدفى در زندگى ندارند و تنها زمانى دست به کار مى‏شوند که کس دیگرى به آنها بگوید چه کار کنند و حدود پنجاه‏درصد نیز واکنشى عمل مى‏کنند و به جاى این‏که ابتکار عمل را در دست بگیرند، تنها به اتفاقات، واکنش نشان مى‏دهند. این افراد به جاى این‏که خالق شرایط باشند، ساخته شرایط مى‏شوند. بیش از ده‏درصد دیگر نیز در رؤیا زندگى مى‏کنند. اهداف این گروه، چنان نامشخص و غیر واقعى است که نمى‏توانند قدم‏هاى لازم را براى واقعیت بخشیدن به رؤیاهاى خویش بردارند و در نتیجه، تنها ده‏درصدِ باقى مانده، دست به عمل مى‏زنند و روى پاى خود مى‏ایستند و فرصت‏ها را مى‏سازند. این افراد به جاى این‏که در زندگى به بازى گرفته شوند، براى خود، نقشى مى‏سازند و به تغییرات نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان یک فرصتْ نگاه مى‏کنند. هر چند که در میان همین گروه نیز هدف‏گذارى به صورت گاه‏گاهى و تصادفى انجام مى‏شود و تنها سه‏درصد افراد براى زندگى خود، هدف انتخاب مى‏کنند؛ امّا موفق‏ترین افراد در عرصه‏هاى گوناگون از میان همین بخش ناچیز برخاسته‏اند.

آیا میدانید اوّلین و شایع‏ترین مانع ذهنى براى انتخاب اهداف، چیست ؟

عدم شناخت صحیح اهداف .

برای سعادتمند شدن وپیروزی در مسابقه زندگی اولین قدم مشخص کردن هدف است .میخواهیم هدف را مشخص کنیم بهترین راه چیست ؟ اینکه بدانیم برای چه منظوری خلق شده ایم . پس به دنبال هدف خلقت میگردیم :

با مراجعه به آیات قرآن و روایات اهل‏بیت‏علیهم السلام روشن مى‏شود در خلقت و آفرینش، دو هدف وجود دارد: نخست، هدف متوسط و دوم، هدف غایى و عالى. هدف‏متوسط خلقت، عبادت و بندگى خداست. این‏مطلب، در همه پدیده‏هاى عالم سارى وجارى است. خداوند، درباره همه اشیاى‏مادى عالم مى‏فرماید: «... وان من شى‏ءالا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون‏تسبیحهم...» (1) ، همه موجودات تسبیح‏خدا مى‏گویند، اما شما تسبیح آنان رانمى‏فهمید. و درباره جن و انسان نیزمى‏فرماید: «و ما خلقت الجن و الانس‏الا لیعبدون‏» (2) ; آفرینش جن و انسان‏براى بندگى است. بنابراین از دیدگاه وحى،همه هستى تسبیح گوى ذات او هستند ومشغول عبادت، و عبادت هم هدف متوسطخلقت است. (3)

اما هدف عالى و غایى، وصول به مبدا نورهستى است، یعنى منتهى الیه سیرمخلوقات، اوست: «و ان الى ربک‏المنتهى‏» (4) ; انتهاى سیر انسان به سوى‏پروردگار است. «الى ربک الرجعى‏» (5) ;برگشت‏به سوى خداست. «انا لله و اناالیه راجعون‏» (6) : که همگى این آیات‏غایت‏سیر را روشن مى‏کنند. البته رسیدن به‏خدا همان به کمال مطلق رسیدن مخلوقات‏است. موقعى پدیده‏هاى هستى، کمال آخرخود را مى‏یابند که به قرب الهى برسند. پس‏روشن شد هدف غایى خلقت، به کمال رسیدن‏همه موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب الهى‏است.

برای روشن شدن این اهداف باز مسابقه تیر اندازی را در نظر بگیرید یک هدف پرتاب تیر به سمت سیبل و هدف دوم زدن به مرکز  دایره است و حتی هدف نهایی بردن جایزه .

ما انسانها هم در مسابقه ایم ، در صحنه امتحان ، حتی در همین لحظه میتوانیم به هدفمان نزدیک شویم ، بعد از شناخت درست اهداف ، قدم گذاشتن در راه و طی کردن مراتب بندگی و در نهایت نائل شدن به کمال و قرب به پیشگاه  .

گاهی فکر میکنیم باید به خدا رسید و شاید این فکر درست نباشد ، چون خداوند همه جا هست بلکه هدف این است که به مقام قرب او نائل آییم.  

آیا واقعا این اهداف را درست شناخته ایم ؟ در راه رسیدن چه موانعی پیش رو داریم ؟ 

تالار خلوت اندیشه : http://www.vuhadith.com/forum/viewforum.php?f=171&sid=c75770b07c0d1163a1aaf138df90227e

 

درددلی با محبوب :

خدایا ....خدای خوب و مهربونم .

هر چی دقیق تر به زندگی نگاه میکنم احساس خسران و ضرر بیشتری میکنم .

وقتی خودم رو مقایسه میکنم با....

آه ....آه .....آه....

خدایا من و رسیدن به مقام قرب ؟!!!!

خدایا منو رسیدن به بندگان مخلص تو ؟!!!!!

خدایا من کجا و مقام بندگی کجا .

خدایا خودم رو توی بیابون ظلمانی دنیا گم شده ای میبینم .

که از این سو به اون سو میره ولی نمیدونه دنبال چی میگرده .

روزهای عمرم مثل شبها تاریک و بی فروغ یکی پس از دیگری میگذره اما من فقط درجامیزنم .

انگار از دونسته ها هیچی نصیبم نمیشه .

جز اینکه باعث شرم و پشیمونیم میشه .

میدونم راه چیه چاه چیه اما چشم و گوش بسته به سمت چاه دوزخ در حرکتم .

خدایا تا کی اینطوری میمونم ؟ چی کار باید بکنم ؟

خدایا کمکم کن ......

تویی که درجا زدن من رو حرکت به حساب میاری .

توی که نیاز من رو زود پاسخ میدی .

تویی که جواب خواسته های منو از راهی میدی که باور ندارم .

تویی که هیچ وقت ، امید منو نا امید نمیکنی.

تویی که هیچ وقت ، درهای رحتت رو به روم سد نمیکنی .

تویی که مهرت رو نمیبری . احسانت رو قطع نمیکنی.

تویی که توی این برهوت دستم رو میگیری و به راه درست هدایتم میکنی.

تویی که یه قدم به سویت حرکت کنم،ده قدم به سوی من میایی.

خدای خوبم ......

همین که میذاری صدات کنم ، یعنی این که میخوای به حرفام گوش بدی.

همین که دنبالت میگردم ، یعنی این که هنوز رهام نکردی.

همین که دلم برات تنگ میشه ،یعنی این که تو سراغم رو میگیری .

همین که از دنیا خسته می شم ، یعنی این که تو نگاهم میکنی.

همین که دوری از تو ، عذابم میده ، یعنی این که صدام میکنی .

همین که چشام دنبالت میگرده ، یعنی این که چشم انتظاری تا برگردم .

چه قدر صدام کردی جواب ندادم.

چه قدر نگاهم کردی شرم نکردم .

چه قدر لطف کردی ،قدر ندونستم.

چه قدر صبر کردی ، من نیومدم .

چه قدر پوشوندی ،باز گناه کردم .

با همه بدهای من ، تو  باز خوبی میکنی ....

چرا امید نداشته باشم ؟

حالا هم میدونم ، که داری نگاه میکنی .

میدونم که نگاه قشنگت رو حتی یه لحظه از من برنداشتی .

میدونم که باز غرق رحمتم کردی و توفیق دعا دادی.

گفتی صدام کن تا جوابت بدم . خدایا با همه بدیهام صدات میکنم .

 بدیهام رو نبین که دیگه آبرویی ندارم ، نمیتونم  به سوی آسمونت نگاه کنم .

نمیتونم سرم رو بالا بگیرم ، روم نمیشه باز اسم قشنگت رو ببرم .

کاش ندیده باشی ....کاش ندیده باشی ...... کاش ندیده باشی......

خدیا از غیر تو بریدم به سوی تو اومدم . امیدوارم که مثل همیشه با رحمتت پاسخم بدی .

خدایا حضورت رو اقرار میکنم و به سوی تو برمیگردم .

 از اون اعمال زشتی که پیش فرستادم .

از اعمالی که نهیش کردی و من گوش نکردم .

از اعمالی که تهدید کیفر براش دادی و من نترسیدم . 

پناه میبرم به کرمت .

از اینکه در مقام رسوایی و خواری قرارم بدی .

روزی که پرده ها کنار میره واسرار هویدا میشه .

 روز حسرت و پشیمونی .

خدایا به خاطر حال امروزم اون روزم رو بر من آسون کن و  با اولیاء و بندگان صالحت محشورم نما .

برحمت و کرمت ای مهربانترین مهربانان .

 

 

منابع  متن :

مجله علوم حدیث شماره 23 / راهی به سوی فردا

ماهنامه کوثر شماره 48 / پاسخ به پرسشهای قرآنی

پى‏نوشتها:

1 - سوره اسراء، آیه 44.

2 - سوره ذاریات، آیه 56.

3 - سوره النجم، آیه 42.

4 - سوره علق، آیه 8.

5 - سوره بقره، آیه 156.

6 - ر.ک: ترجمه المیزان، موسوى همدانى، ج 18،ص 612 - 614، نشر بنیاد علمى و فرهنگى علامه‏طباطبایى(ره).

 

7-ر.ک: مدیریت زمان، دیوید لوئیس، ترجمه: کامران روح‏شهباز، تهران: ققنوس، چاپ دوم، 1379، ص181

 

 




نویسنده: صفایی(پنج شنبه 85/4/29 :: ساعت 7:55 عصر)

لیست کل یادداشت های این وبلاگ